زمان انتشار : ۶ اردیبهشت ,۱۴۰۱ | ساعت : 09:00 | کد خبر : 215428 |
,

برکناری عمران‌خان چگونه می‌تواند «دموکراسی شکننده» پاکستان را با خطر مواجه کند؟ گزارش الجزیره

شفقنا آینده- خبرگزاری الجزیره در گزارشی درباره آینده پاکستان- بعد از برکناری نخست‌وزیر عمران خان؛ نوشته که این اتفاق بر آینده دموکراسی در این کشور به شدت تأثیرگذار خواهد بود. به خصوص که عمران‌خان اگر قصد آسیب زدن به دموکراسی و اصول مبین برتری غیرنظامیان در پاکستان داشته باشد، خارج از ساختار قدرت شانس بهتر و بیشتری برای این کار خواهد داشت.

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، این گزارش با اشاره به این واقعیت آغاز می‌شود که برخلاف آن‌چه از ظاهر اتفاقاتی مانند برگزاری جلسه رای عدم اعتماد مجلس به عمران‌خان و تشکیل جلسه اضطراری دادگاه عالی در این باره به ذهن متبادر می‌شود، برکناری نخست‌وزیر پاکستان نتیجه مبارزه قدرت نخبگان سیاسی پاکستان بود، نه حاصل ساختارهای دموکراتیک در این کشور یا بسیج توده‌ای مردم. اتفاقی که با توجه به ایرادات فاحش به اصطلاح «رژیم دوگانه‌سوز او» از جمله ناپدید شدن فعالان سیاسی، سرکوب شریرانه آزادی رسانه‌ها، زندانی کردن مخالفان و البته اعطای فضای گسترده برای فعالیت افراط‌گرایان مذهبی، این نکته که- برکناری عمران‌خان- نتیجه شورش‌ها و مخالفت‌های مردمی نبوده، عجیب به نظر می‌رسد!

نویسنده با اشاره به این که نیم قرن پیش، ایوب‌خان، دیکتاتور نظامی، یک ستاره سیاسی در حال ظهور به نام ذوالفقار علی بوتو را زیر پر و بال خود گرفت، نوشته: «بوتو البته به کار نیامد و این پیوند به جایی نرسید. چون بوتو در کودتای ژنرال ضیاءالحق در سال ۱۹۷۷ خلع شد و پس از آن نیز به اعدام محکوم شد». سپس در ادامه دیگر روابط و پیوندهای ساختار قدرت پاکستان برای مقابله با نفر سوم در چند دهه اخیر مرور شده است. مانند پیوند ضیاء‌الحق با نواز شریف برای مقابله با بی‌نظیر بوتو- که البته بعد از این که نواز شریف با کودتای ژنرال پرویز مشرف در سال ۱۹۹۹ از قدرت کنار رفت، و بعدتر نیز در سال ۲۰۱۷ تحت فشار نظامی از سومین دوره قدرت خود برکنار شد، او را تبدیل کرد به بلندترین صدای پاکستان علیه نقش ارتش در سیاست! الجزیره در ادامه با اشاره به این که مهم‌ترین درس را از ماجرای برکناری عمران‌خان باید ارتش بگیرد؛ این موضوع را که آارتش نتوانسته جلوی مهندسی نتایج انتخابات و دیگر بازی‌های سیاسی را بگیرد؛ باعث افتضاح شدن کارنامه‌اش نامیده است.

سطور بعدی به روابط ویژه عمران‌خان با ارتش می‌پردارد: ارتش از اوایل دهه ۲۰۱۰ به او نزدیک شد و ااز او و حزبش تحریک انصاف پاکستان برای تحت فشار گذاشتن دولت‌های حزب مردم پاکستان و حزب مسلم لیگ نواز پاکستان استفاده کرد و بعدتر نیز در سال ۲۰۱۸ او را در انتخاباتی سراسر تقلب به قدرت رساند. با این حال ناظران باتجربه دقیقاً می‌دانستند که این فیلم چگونه به پایان خواهد رسید: با اغتشاش و آشوب و به‌هم ریختگی و البته اشک و سرزنش. این دقیقا همان اتفاقی است که هفته گذشته رخ داد و نقطه پایانی گذاشت بر روابط ویژه عمران‌خان با ارتش پاکستان!

گزارش الجزیره در ادامه به روند همیشگی این نوع روابط پرداخته است: «متن ترانه همیشه ثابت است: ژنرال‌ها شخصی را که فکر می‌کنند می‌توانند با او کنار بیایند، برمی‌کشند و تبلیغ می‌کنند تا بتواند تهدیدی را که از سوی یک چهره محبوب وارد می‌شوند از میان بردارند. ده دوازده سال بعد اما یک ژنرال دیگر متوجه می‌شود که ژنرال‌های قبلی اشتباه کرده‌اند و این چهره آن‌قدر هم که در ابتدا تصور می‌شد انعطاف‌پذیر نیست. پس نزاع در‌می‌گیرد و در این نزاع هم مثل همیشه ارتش پیروز می‌شود و آن چهره غیرنظامی خلع می‌شود- که اگر کشته نشود، فرجامش زندانی یا تبعید خواهد بود. بعد دوباره نوبت انتخاب چهره بعدی می‌رسد و پس از آن هم تکرار دوباره و چندباره این ماجراها»…

الجزیره مهم‌ترین تبعات آشفتگی‌هایی شبیه آن‌چه در ماجرای برکناری عمران‌خان پیش آمد، را، تهدید ثبات و نظم در این کشور عنوان می‌کند و البته ماجرایی که نشان داد معماران چنین سیاست‌هایی نمی‌دانند که چگونه باید نظم ایجاد کنند. به خصوص در شرایطی که پاکستان به اندازه کافی تهدیدات امنیتی داخلی و خارجی دارد و در مواجهه با این تهدیدها بسیار بسیار بهتر این است که سازمان‌های نظامی و اطلاعاتی این کشور خود را از درگیری با مسایلی مانند انتخابات، احزاب یا سیاستمداران دور نگه دارند.

عقب برگرداندن ساعت

مسایل اخیر پاکستان و درگیری عمران‌خان با ارتش، عملا پاکستان را- فارغ از پیشرفت‌ها و توسعه سیاسی سال‌های اخیر آن- ۳۰ سال به عقب برده است. به زمان‌هایی که نیروهای نظامی یا به عنوان مثال دولت مستبد نظامی مشرف هرکاری دلش می‌خواست با دو حزب بزرگ کشور می‌کرد- چنان‌چه در سال ۲۰۰۶، سران دو حزب شریف و بوتو که هر دو در تبعید بودند، منشور دموکراسی امضا کردند و متعهد شدند که هرگز علیه دولت منتخب با ارتش دست به توطئه نزنند. تصمیمی که تاثیرش را در سال‌های بعد دیدیم- و به عنوان مثال همین اواخر دیدیم که چگونه برای اولین بار در تاریخ پاکستان مجلس ملی توانست در بحبوحه یک سیل آخرالزمانی، یک رکود جهانی، و یک جنگ ویرانگر علیه طالبان دوره خود را به پایان رساند.

دانشمندان علوم سیاسی که به مطالعه دموکراسی می‌پردازند، در ارزیابی وضعیت دموکراسی در یک کشور به ارزیابی دومین انتخابات متوالی آزاد و عادلانه می‌گردند، نه اولین انتخابات. در واقع این انتقال مسالمت‌آمیز و قابل پیش‌بینی قدرت از یک دولت منتخب به دولت دیگر است که واقعیت یک دموکراسی را نشان می‌دهد. پاکستان شصت و پنج سال پس از تولدش به عنوان یک جمهوری، سرانجام توانسته بود به این مهم دست یابد و به این ترتیب، این خوش‌بینی را به وجود آورده بود که این کشور دارد گام‌هایی در جهت از بین بردن تاریخ خود به عنوان یک کشور مستبد نظامی برمی‌دارد. اما اتفاقات اخیر همه در جهت خلاف این جریان پیش رفت و حالا هم که دیگر از نظر تحلیلگران و کارشناسان اوضاع بدتر هم شده است.

در حقیقت این کارشناسان سیاسی بر این باورند که عمران‌خان و متحدینش در حزب تحریک انصاف، در حال حاضر خارج از ساختار قدرت قادر به وارد آوردن ضربات شدیدی به دموکراسی و برتری غیرنظامیان در ساختار قدرت پاکستان هستند.

خلاصه شده از: الجزیره

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.