زمان انتشار : ۱۵ تیر ,۱۴۰۰ | ساعت : 09:36 | کد خبر : 213801 |
,

مسیر آینده ایران و ایالات متحده از برجام می‌گذرد!/ یادداشت نشریه هیل

شفقنا آینده- امین فرج پور: برایان بومن، سیاستمدار جوان و یکی از مشاوران دولت آمریکا در زمینه روابط خارجی و امور دیپلماسی صلح در یادداشتی در نشریه هیل، ارگان نزدیک به دموکرات‌های کنگره ایالات متحده آمریکا نوشته که «در زمینه روابط آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، دولت آمریکا راه سومی به جز بازگشت به برجام ندارد».

در این یادداشت هم‌چنین آمده که «در شرایطی که تحریم‌های اقتصادی و اتخاذ سیاست فشار حداکثری جواب نداده، نباید توافق هسته‌ای را فدای تلقی به دست آوردن «همه یا هیچ» از این توافق کرد، مگر این‌که دولت آمریکا خودش را آماده جنگ با ایران کرده باشد.

این یادداشت با اشاره به صحبت‌های رئیس‌جمهور جو بایدن آغاز می‌شود که در تاریخ ۲۸ ژوئن اعلام کرد «ایران هیچ‌گاه نخواهد توانست در دوران ریاست جمهوری من به سلاح هسته‌ای دست یابد». صحبت‌هایی که در همان روزی گفته شدند که بایدن برای دومین بار دستور انجام حملات هوایی علیه گروه‌های شبه‌نظامی نزدیک به ایران در عراق و سوریه را صادر کرده بود. یک سری رخداد پشت سر هم تنش‌آلود که تنها چند روز پس از توافق جمهوری اسلامی ایران و ناظرین هسته‌ای سازمان ملل رخ دادند و نشان دادند روابط این دو کشور مستعد تنش‌های بیشتری نیز هست.

تنش‌های فزاینده و وضعیت بی‌ثبات بین دو کشور در حال حاضر به جایی رسیده که بدون بازگشت به دیپلماسی هر لحظه فرمان رخدادها ممکن است از کنترل خارج شود. در این میان تنها چیزی که قطعی است این است که برای جو بایدن تنها راه مناسب باقی مانده بازگشت به برجام است- و تنها از این طریق است که می‌تواند از عدم تولید سلاح هسته‌ای توسط ایران اطمینان داشته باشد. این یعنی بایدن بدون بازگشت به توافق هسته‌ای، با ریسک وقوع یک بحران هسته‌ای مواجه است که خیلی سزیع می‌تواند به یک جنگ ویرانگر تبدیل شود. جز این، یعنی دوراهی توافق یا جنگ، هیچ «راه سومی» وجود ندارد.

در شرایطی که در دور هفتم مذاکرات وین قرار بود هدف احیای برجام حاصل آید، اما مقامات آمریکایی با اشاره به این که «این گفتگو‌ها نمی‌تواند تا ابد ادامه داشته باشد» مذاکرات را نیمه‌تمام گذاشتند. این یعنی که دوباره یک لحظه حیاتی و سرنوشت‌ساز از راه رسیده- آن هم بعد از گذشت سه سال از خروج یکجانبه و ناگهانی دونالد ترامپ رئیس‌جمهور وقت آمریکا از توافق هسته‌ای. لحظه‌ای سرنوشت‌ساز برای دیپلماسی ایران و آمریکا- که می‌تواند تبعات زیادی برای آینده خاورمیانه و غرب آسیا به همراه داشته باشد.

در این زمان حساس که بحران و جنگ از همیشه نزدیک‌تر به نظر می‌رسد، دموکرات‌های کنگره وظیفه حساسی دارند و باید هر گونه می‌توانند از توافق هسته‌ای آمریکا با ایران حمایت کنند. البته نگرانی‌های زیادی در این بین وجود دارد. با این حال افزایش چند سال اخیر تنش‌های بین دو کشور نشان داد که «همه یا هیچ» در هیچ توافقی قابل حصول نیست و بیشتر باعث ازدیاد خطر بروز جنگ می‌شود. ظاهرا این مساله‌ای است که شماری از دموکرات‌ها از جمله باب منندرز، رئیس کمیته روابط خارجی سنا، که از بایدن می‌خواهند توافق بهتری با جمهوری اسلامی امضا کند- که مسائل دیگری مانند برنامه موشکی ایران و مسائل منطقه‌ای را نیز شامل شود، درک نمی‌کنند. در واقع این تاکید و خواسته‌ای است که هر چه باشد، در جهت احیای توافق برجام نیست و حتی به واسطه رویکرد «همه‌چیز یا هیچ‌چیز» مستتر در آن می‌تواند به عدم توافق ختم شود- که این نیز به نوبه خود تهدید جنگ را افزایش می‌دهد. خود این هم یعنی که تنها راه رسیدن به یک توافق طولانی‌تر و قدرتمندتر، نه افزایش ریسک درگیری و جنگ مستقیم، که احیای برجام است- که این نیز با احیای حداقلی از اعتماد بین واشنگتن و تهران قابل حصول خواهد بود.

برجام هیچ‌گاه قرار نبوده- و نیست- که یک توافق همه‌جانبه برای حل تمام اختلافات آمریکا و ایران باشد. در حقیقت تنها تلاش این توافق این بوده که در کنار این که مسیرهای بالقوه ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را مسدود کند، حداقلی از اهداف دو طرف را نیز برآورده سازد- که این نیز به خودی خود یک دستاورد دیپلماتیک بزرگ و تاریخی است. دستاورد و توافقی که در کل تا زمان خروج دونالد ترامپ کارآمد عمل کرد، تا جایی که جمهوری اسلامی ایران، حتی یک سال پس از خروج ترامپ نیز به تعهداتش ذیل توافق پایبند مانده بود و در نهایت نیز در واکنش به خروج آمریکا و تحمیل تحریم‌های اقتصادی آمریکا بود که تعهدات برجامی خود را کاهش داد- که حالا گفته می‌شود این تصمیم موجب شده زمان لازم برای دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نحو قابل توجهی کمتر شده باشد. تصمیمی قابل توجیه- که می‌توان آن را یکی از تبعات سیاست فاجعه‌بار «فشار حداکثری» ترامپ دانست- که باعث شد آمریکا و جمهوری اسلامی ایران به نحو وحشتناکی در آستانه یک درگیری و جنگ مستقیم قرار گیرند و البته آسیب‌ها و رنج‌های غیرضروری زیادی هم برای مردم ایران، به خصوص در اوج شیوع همه‌گیری کرونا به وجود آورد.

به رغم این که دموکرات‌های کنگره در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ نسبت به سیاست فشار حداکثری او انتقادات و اعتراضات بسیاری داشتند، ولی سیاست امروز آن‌ها در راستای لزوم دستیابی به یک توافق بهتر و قدرتمندتر با جمهوری اسلامی، اساساً مناسب امروز یا به عبارت بهتر رویکردی مناسب شرایط و وضعیت فعلی فیمابین دو کشور نیست. به هر حال فراموش نباید کرد که سیاست تحریم و فشار حداکثری به جمهوری اسلامی ایران تاکنون ناکارآمد نشان داده و ثابت کرده که در پیشبرد اهداف آمریکا چندان کارآمد نیست. در واقع با این که تحریم‌ها باعث وارد آمدن آسیب‌ها و هزینه‌های جدی زیادی برای مردم ایران شده، اما در عین حال این تحریم‌ها نتوانسته جمهوری اسلامی ایران را به گوشه رینگ ببرد و رهبران این کشور هنوز و هم‌چنان در مقابل فشارهای آمریکا مقاومت کرده‌‌اند. در حقیقت این تحریم‌ها بیش از این که در راستای اهداف آمریکا باعث شورش مردم علیه حکومت شود، آتش افکار و عقاید و احساسات ضدآمریکایی را بیش از پیش در میان مردم ایران شعله‌ور کرده و آن‌ها را علیه آمریکا برانگیخته است. وضعیتی که نتیجه‌اش را در انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران دیدیم، که در نهایت ابراهیم رییسی رادیکال‌تر به جای حسن روحانی میانه‌رو که برجام را به ارمغان آورده بود، به دفتر ریاست جمهوری وارد شد.

قمار استفاده از تحریم‌ها برای گرفتن امتیاز بیشتر از ایران نه تنها در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نتیجه چندانی برای آمریکا نداشت، که این قمار قطعا در دوران جو بایدن نیز کارساز و نتیجه‌بخش نخواهد بود. به این دلیل هم هست که دموکرات‌های کنگره باید به هر نحو ممکن مطمئن شوند توافق هسته‌ای با جمهوری اسلامی پا بر جا خواهد ماند و از هم پاشیده نخواهد شد. چرا که این تنها راه ممکن برای باز ماندن مسیرهای دیپلماسی بین این دو کشور است. تنها راه ممکن برای اجتناب از جنگ- که دنیا دیگر تحمل جنگی دیگر را ندارد.

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.