جنگ آمریکا و چین اجتنابناپذیر است: گراهام آلیسون، مدیر پروژه آینده دیپلماسی
شفقنا آینده- امین فرجپور: گراهام آلیسون، مدیر پروژه آینده دیپلماسی، مدیر سابق مرکز بلفر و استاد مطالعات دولتی دانشگاه هاروارد در مجموعه سخنرانیها و مقالاتی درباره این ایده آیندهنگرانه سخن گفته است که «مرور رخدادهای مهم و جنگهای پانصد سال اخیر نشان از این دارد که در سالهای آینده رابطه ایالات متحده آمریکا و چین به سوی یک درگیری نظامی بزرگ میل خواهد کرد، اما نکته مهم این است که این دو کشور هنوز راههایی برای اجتناب از این رخداد ویرانگر پیش رو دارند».
گراهام آلیسون میگوید: «در عرصه روابط بینالملل قرن بیستویک، رقابت آمریکا و چین یکی از سرفصلهای اصلی به شمار میآید. رقابت دو کشوری که یکی مدتهاست فرمانروای دنیا قلمداد میشود و آن دیگری به سرعت در حال رشد و ارتقای جایگاه جهانی خود است. تحت تاثیر این رقابت، بیتردید، شاهد ایجاد یک نظم بینالمللی جدید خواهیم بود. این یعنی تغییر نظم حاضر- که آمریکا برای مدتهای مدیدی معمار و سرکرده آن بوده است».
گراهام آلیسون روابط حاکم بر دنیای امروز را جزئیتر تحلیل میکند: «در حقیقت میتوان گفت چالش اصلی امروز دنیا تاثیر شدید و عظیم صعود چین و اوجگیری این کشور بر آمریکاست- که باعث میشود نظم ایجاد شده توسط آمریکا و رهبری جهانی این کشور با چالشهای زیادی مواجه شود».
آلیسون با اشاره به این که «یک قرن گذشته از نظر کارشناسان و تاریخنویسان کاملا متعلق به آمریکا بوده و سیطره این کشور بر دنیا چنان همهجانبه بوده که آمریکائیها عادت کردهاند در همه زمینهها سرآمد جهان باشند»، میگوید که «این سلطه صد ساله موجب شده برای مردم آمریکا حتی تصور دستیابی کشوری دیگر به جایگاه و قدرت و شکوه آمریکا نیز تحقیرآمیز و غیرقابلقبول جلوه کند». از نگاه مدیر پروژه آینده دیپلماسی این امر میتواند دنیا را در آستانه یک درگیری بزرگ قرار دهد.
گراهام آلیسون رشد چین را سریع و غافلگیر کننده مینامد و با اشاره به تغییراتی که در چند دهه گذشته در این کشور به وجود آمده است، این تغییرات را مقدمه برخورد اجتنابناپذیر آمریکا با چین عنوان میکند. او میگوید: «باور میکنید که چهار دهه پیش، یعنی درست در سال ۱۹۷۸ که چین تازه تصمیم گرفته بود به بازارهای جهانی وارد شود، نه نفر از هر ده چینی درآمد ماهانه کمتر از ۶۰ دلار داشتند؟ یا به عبارت بهتر نود درصد از جمعیت یک میلیارد نفری چین با درآمدی کمتر از ۲ دلار در روز زندگی میکردند»؟
وی در ادامه میگوید: «حالا اما، بعد از تنها چهل سال، این رقم به شکل عجیبی برعکس شده و کمتر از ۱ نفر در هر ۱۰۰ نفر از مردم چین کمتر از دو دلار در روز عایدی دارند- و تازه رئیسجمهور چین وعده داده که تا ۳ سال دیگر وضعیت درآمدی این عده نیز بهتر خواهد شد. پیشرفتی که تحلیلگران اقتصادی آن را یک معجزه واقعی نامیدهاند- که با این که باورش دشوار است، امّا انکار کردنش بیشک سختتر است. معجزه ملّتی که ۲۵ سال پیش در مجامع جهانی جایگاهی نداشت، ولی حالا در اوج به سر میبرد و در بسیاری از زمینهها حتی اگر هم از آمریکا پیش نیفتاده باشد، اما با هر متر و معیاری میتواند رقیب آمریکا قلمداد شود».
در ادامه ایده آیندهنگرانه «اجتنابناپذیر بودن درگیری نظامی آمریکا و چین»، گراهام آلیسون یک واقعیت تاریخی را به عنوان الگوی پیشبینی جسورانه خود توضیح میدهد. او در این زمینه به شرح تاریخی جنگ آتن و اسپارت- که باعث ویرانی امپراتوری یونان شد، میپردازد و با وامگیری از نوشتههای توسیدید یا توسیدیدیز، پدر تاریخنویسی و نویسنده نخستین کتاب تاریخ به نام «تاریخ جنگ پلوپونزی»، جنگی را که ۲۵۰۰ سال پیش در یونان رخ داد، به عنوان الگوی تحلیل و البته پیشبینی اوضاع امروز جهان مطرح میکند.
توسیدیدیز درباره آن جنگ نوشته: «اسپارتا که در اوج قدرت بود، از رشد سریع و خیزش غافلگیرکننده آتن- که میتوانست تهدیدی برای اسپارتا قلمداد شود، به هراس افتاد و این ترس جنگ را ناگزیر کرد. در واقع اوجگیری آتن و هراس اسپارتا و تلاشاش برای حفظ جایگاه و قدرتش موجب حرکت هر دو طرف به سوی جنگ شد». آلیسون از این رخداد به عنوان یک الگوی تکرارشونده برای تحلیل درگیریهای مهم تاریخی بهره میبرد و آن را در قالب یک تئوری تحت عنوان «تله توسیدیدیز» توضیح میدهد: «تله یا یک فرآیند پویای خطرناک- که با تهدید یک قدرت مسلط توسط یک قدرت نوظهور ایجاد میشود. یعنی زمانی که یک قدرت مسلط و مستقر با اوجگیری اغلب سریع و غافلگیرکننده یک قدرت نوظهور مواجه میشود، واکنش آن قدرت مسلط که ریشه در هراس ذهنیاش از به چالش کشیده شدن جایگاه، افتخارات و غرورش دارد، طرفین را به نحو گریزناپذیری به سوی جنگ میکشاند».
گراهام آلیسون میگوید که این نظریه میتواند درگیریهای قدرتهای نوظهوری مانند آتن ۲۵۰۰ سال پیش و آلمان ۱۰۰ سال پیش با قدرتهای مسلطی مانند اسپارتای ۲۵۰۰ سال پیش و انگلستان ۱۰۰ سال پیش را توضیح دهد. برای نشان دادن این که درگیری اجتنابناپذیر آمریکا و چین را هم میتوان در این الگو جای داد، آلیسون شواهد دیگری از پیشرفت غافلگیرکننده چین ارائه میدهد و برای توصیف سرعت اوجگیری این کشور از ادبیات «واتیسلاوهاول» نویسنده و رئیسجمهور سابق جمهوری چک وام میگیرد که در توصیف یک مورد مشابه گفته بود «این اتفاق چنان سریع بوده که هنوز فرصت نکردهایم دچار حیرت شویم». گراهام آلیسون روند بازسازی پلی را که در لندن، روی رودخانه چارلز، و بین دانشگاه کندی و دانشگاه هاروارد قرار دارد، به عنوان نمادی از تفاوت چین با دنیای غرب معرفی میکند: «در سال ۲۰۱۲ اعلام شد این پل در یک پروژه دوساله نوسازی خواهد شد.
اما نه تنها در سال ۲۰۱۴ پروژه پایان نیافته بود، که در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ هم کار تمام نشد- تا سال ۲۰۱۷، که سرانجام این پروژه با هزینه ۳ برابر بودجه اولیه به پایان رسید. مقایسه این روند با بازسازی پل «سنبان» در پکن، که باند آن ۲ برابر پل رودخانه چارلز است، آموزنده است. پلی که چینیها در سال۲۰۱۵ تصمیم به نوسازیاش گرفتند. میدانید تکمیل این پروژه چقدر طول کشید؟ پاسخ درست باورنکردنی است: تنها ۴۳ ساعت! سرعت عملی شگفتانگیز، که حاصل جمع یک رهبری هدفمند با یک دولت کارآمد است».
آلیسون با ذکر این که «شیجینپینگ، رئیس جمهور چین بهترین و بلندپروازترین رهبر جهان امروز است- که مهمترین هدفش احیای عظمت چین است و در این راستا اهدافی معیّن با تاریخهای مشخص، مثلا ۲۰۲۵، ۲۰۳۵ و ۲۰۴۹ تعریف کرده و وعده داده که تا سال ۲۰۴۹، یعنی درست ۱۰۰سال پس از انقلاب، چین را به قدرت بلامنازع جهان تبدیل خواهد کرد»، این هدفگذاری جسورانه را عامل هراس آمریکا و احتمالا دلیل آغاز جنگی ویرانگر عنوان میکند. این دانشمند سیاسی در توضیح بیشتر ایده آیندهنگرانه خود به یک سری آمار تاریخی اشاره میکند و میگوید که «در تاریخ پنج قرن اخیر ۱۶ بار شاهد تهدید یک قدرت مسلّط توسط یک قدرت نوظهور بودهایم- که فرجام ۱۲ تهدید از این ۱۶ مورد چیزی جز جنگ نبوده است. اما نکته ترسناک و تراژیکی که اجتنابناپذیر بودن جنگ در چنین شرایطی را برجسته میکند این است که در این ۱۲ جنگی که در ۵۰۰ سال اخیر در اثر تهدید یک قدرت مسلط توسط یک قدرت نوظهور آغاز شده، تعداد مواردی که یکی از طرفین واقعا خواهان جنگ بوده، ناچیز بوده است».
منابع:
https://www.belfercenter.org/publication/avoidable-war-reflections-us-china-relations-and-end-strategic-engagement
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.