زمان انتشار : ۳ اسفند ,۱۳۹۹ | ساعت : 13:12 | کد خبر : 212835 |
,

کمپین اسرائیلی‌ها علیه تلاش‌های آمریکا برای توافق با ایران: گزارش المانیتور

شفقنا آینده- امین‌ فرج‌پور: “بن کسپیت” ستون‌نویس و تحلیلگر سیاست‌های اسرائیل در “المانیتور” نوشته است: «گزارشی که نیروهای نظامی و دفاعی اسرائیل درباره فاصله دو ساله جمهوری اسلامی ایران با ساخت بمب هسته‌ای منتشر کرده‌اند، بیش و پیش از هر چیزی به منظور آرامش و رفع احساس اضطرار آمریکا در مذاکره عجولانه با تهران تنظیم شده است. در این یادداشت به این موضوع اشاره شده که جمهوری اسلامی ایران، از آغاز غنی‌سازی ۹۰ درصدی اورانیوم تا دستیابی به بمب اتمی به حداقل دو سال زمان نیاز دارد- واقعیتی که باید نگرانی‌های آمریکا را که برای ممانعت از دستیابی جمهوری اسلامی به بمب هسته‌ای قصد احیای برجام را دارد، برطرف کرده و مانع از بازگشت این کشور به توافق هسته‌ای شود».

این یادداشت با اشاره به صحبت‌های وزیر امور خارجه آمریکا آغاز می‌شود:

تنها چند روز بعد از صحبت‌های آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه گفت که گفته بود جمهوری اسلامی ایران احتمالا چند هفته بیشتر با دستیابی به مواد شکاف‌پذیر کافی برای ساخت بمب اتمی فاصله ندارد، اسرائیل در یک ارزیابی اطلاعاتی- که سالانه منتشر می‌شود- ادعا کرد زمان شکست ایران حداقل دو سال است. ژنرال تامیر هایمن، رئیس اطلاعات نظامی اسرائیل طبق اطلاعات و آمار این گزارش که اداره اطلاعات نظامی اسرائیل جمع آوری و تنظیم کرده، عقیده دارد که جمهوری اسلامی ایران از لحظه اتخاذ تصمیم برای غنی‌سازی اورانیوم ۹۰ درصدی تا زمان ساخت بمب حداقل به دو سال زمان نیاز دارد.

ظاهرا گفته‌های ژنرال تامیر هایمن پاسخی مستقیم به اظهارات آنتونی بلینکن است که در دور جدید دوئل اطلاعاتی- دیپلماسی آمریکا و اسرائیل (که در هفته‌های اخیر اغلب به صورت پنهانی در جریان بوده) مطرح شده است. صحبت‌های بلینکن البته به هیچ وجه نتوانسته نگرانی‌های اسرائیل را برطرف کند و حتی برعکس، بیشتر به عنوان تلاش دولت بایدن برای توجیه تصمیم احتمالی او در زمینه بازگشت سریع به توافق هسته‌ای بین جمهوری اسلامی ایران و قدرت‌های جهانی قلمداد شده‌اند.

یکی از مقامات ارشد ارتش اسرائیل که نمی‌خواهد نامی از او در این گزارش ذکر شود، به المانیتور گفته که «شاید تنها بخشی از اظهارات بلینکن درست بود. در واقع ادعای او تنها درباره زمان دستیابی جمهوری اسلامی به مواد شکاف‌پذیر صادق بود، نه در زمینه دیگر عناصر مورد نیاز برای توانایی عملی هسته‌ای». این مقام نظامی در ادامه به یک سری واقعیت دیگر از جمله به این واقعیت اشاره کرد که اورانیوم بعد از غنی‌سازی کامل، باید به یک کلاهک هسته‌ای تبدیل شود و بعد هم برای ارسال آن به سوی هدف به موشک‌هایی با توانایی‌های فنی مناسب نیاز است- که جمهوری اسلامی ایران هنوز به چنین توانایی و ظرفیتی نرسیده است. در سال‌های اخیر، برنامه هسته‌ای ایران با چالش‌های بزرگی مواجه بوده و در این مسیر در مواردی مانند ترور محسن فخری‌زاده دانشمند ارشد هسته‌ای این کشور، نه تنها پیش نرفته، که ضربات سنگینی نیز متحمل شده است. این منبع نظامی هم‌چنین اضافه کرد که «اسرائیل قطعا مساله هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را بی‌اهمیت نمی‌داند، اما این هم درست نیست که وانمود کنیم انگار این کشور در آستانه دستیابی عملیاتی به بمب اتمی است».

منظور اسرائیل کاملا ساده و مشخص است: نیازی به بازگشت آمریکا به توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ نیست. با این که رهبران اسرائیل برجام را یک توافق بد می‌دانند که پس از سال ۲۰۲۵ امکان تبدیل جمهوری اسلامی ایران به یک کشور هسته‌ای را ایجاد می‌کند؛ اما فعلا هیچ فوریت و موقعیت اورژانسی و نیازمند عکس‌العمل فوری در کار نیست. با این حال تلاش اسرائیل در جهت افزایش فشار بر دولت بایدن است- تا از این رهگذر مانع از لغو تحریم‌های جمهوری اسلامی و بازگشت آمریکا به برجام شده؛ و هم‌چنین با استفاده از شرایط نامطلوب عمدتا اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، یک قرارداد ۲۵ ساله جدید که شامل فعالیت‌های موشکی و رفتارهای منطقه‌ای این کشور نیز هست، به جمهوری اسلامی تحمیل کند.

یک مقام ارشد نظامی اسرائیل به المانیتور می‌گوید که «اطلاعات کاملی درباره فاصله دو ساله جمهوری اسلامی ایران با ساخت سلاح هسته‌ای به آمریکایی‌ها خواهیم داد. آمریکایی‌ها خوب می‌دانند که تاکنون بیشتر اطلاعات مربوط به ایران را اسرائیلی‌ها منتشر کرده‌اند. حالا در دولت جدید هم ارتباطات و تبادل اطلاعات در سطح حرفه‌ای آغاز شده و با این که هنوز هیچ تیم رسمی وجود ندارد، اما آمریکایی‌ها قول داده‌اند قبل از تصمیم‌گیری درباره بازگشت به برجام، مذاکرات کاملی با هم داشته باشم- و این اتفاق نیز رخ خواهد داد».

در چنین اوضاعی، تنش‌ها نیز بین اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران در جریان است و مثلا رسانه‌های نزدیک به اسرائیل ادعا می‌کنند که در این مدت حملات هوایی جت‌های جنگنده این کشور به اهداف و گروه‌های نزدیک به جمهوری اسلامی ایران در عراق و سوریه مستمر و ادامه‌دار بوده. حملاتی که البته تنها در رسانه‌ها به اسرائیل نسبت داده شده، اما خود این کشور به طور رسمی عهده‌دار مسئولیت آن نشده است. یک مقام ارشد امنیتی اسرائیل در این زمینه گفته که «اسرائیل می‌خواهد هزینه فعالیت‌های موشکی نقطه‌زن و فعالیت‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران را بالا ببرد». به گفته این منبع طرف مقابل هم ساکت ننشسته و مثلا در دو سال گذشته، تنها از یک منطقه‌ کوچک در سوریه بیش از ۸۰۰ موشک به هواپیماهای نظامی اسرائیل شلیک شده– که در سطح جهانی بی‌سابقه است.

درباره این وضعیت پرتنش باید به مانور گسترده ارتش اسرائیل در حوالی مرزهای شمالی مناطق اشغال‌شده اشاره کرد که همین چند روز پیش با هدف بررسی آمادگی لشکر ۹۱ اسرائیل برای دفاع از مرزهای شمالی در برابر حملات احتمالی نیروهای حزب‌الله به انجام رسید. مانوری که بر پایه تحلیل‌های دوگانه بخش‌های اطلاعاتی ارتش اسرائیل درباره قطعیت حمله انتقامی حزب‌الله برگزار شد. این تحلیل بر این مبنا بود که حزب‌الله در عین این که می‌خواهد انتقام ترور یکی از فرماندهان ارشد خود را- که آگوست گذشته در اثر حمله هوایی اسرائیل در نزدیکی دمشق کشته شد- بگیرد، اما در عین حال قصد تشدید تنش و شروع یک جنگ منطقه‌ای را ندارد.

یک منبع نظامی بلندپایه اسرائیلی در این زمینه مدعی شده است: «در حال حاضر سیدحسن نصرالله توان پرداخت هزینه جنگ ندارد. او در داخل لبنان با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند، ولی در عین حال می‌خواهد بازدارندگی خود در مقابل اسرائیل را نیز حفظ کند. در واقع حزب‌الله در پی وارد آوردن یک ضربه خفیف به اسرائیل است که می‌تواند باعث حفظ وجهه‌شان پیش مردم‌شان شود».

در این زمینه یک مقام نظامی بلندپایه دیگر اسرائیل تحلیل دیگری دارد. او می‌گوید که «سیدحسن نصرالله به وعده خود عمل خواهد کرد، چون رهبری عمل‌گرا و سنجیده است و می‌داند در صفحه شطرنج ایران یک مهره پیاده نیست».

خلاصه شده از متن کامل یادداشت در: المانیتور

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.