زمان انتشار : ۲۶ بهمن ,۱۳۹۹ | ساعت : 10:17 | کد خبر : 212766 |
, ,

کارزار جدید نتانیاهو علیه توافق هسته‌ای با ایران یک ریسک بزرگ است: یادداشت سه تحلیلگر آمریکایی

شفقنا آینده- امین فرج‌پور: دنیل کورتزر، آرون دیوید میلر و استیون سایمون در یادداشتی در «ریسپانسیبل استیت کرفت» به برجام و مخالفت‌های دنباله‌دار بنیامین نتانیاهو با آن پرداختند. کورتزر، استاد مطالعات سیاسی خاورمیانه در دانشگاه پرینستون که سابقه ۲۹ سال همکاری با وزارت امور خارجه آمریکا را دارد، در کنار آرون دیوید میلر، تحلیلگر سیاسی و همکار ارشد بنیاد کارنگی و البته استیون سایمون تحلیلگر سیاسی انستیتوی کوئینسی در این یادداشت به خطراتی اشاره کردند که نوع مواجهه نتانیاهو و همفکرانش با برجام می‌تواند به همراه داشته باشد.

در این یادداشت می‌خوانیم:

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، اندکی پس از انتخابات نوامبر در ایالات متحده در یک سخنرانی گفت: «نباید به توافق هسته‌ای قبلی بازگشت. برای این‌که اطمینان حاصل کنیم که ایران سلاح هسته‌ای تولید نمی‌کند، باید به یک سیاست سازش‌ناپذیر پایبند باشیم».

اسرائیل تهدید کرده در صورت احیای توافق هسته‌ای با جمهوری اسلامی ایران موسوم به برجام علیه ایران اقدام نظامی انجام خواهد داد. تهدیدی که به نظر می‌رسد بیشتر از این‌که تهدید جمهوری اسلامی باشد، تلاشی برای تحت فشار گذاشتن دولت جدید آمریکا باشد.

رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، ژنرال آویو کوچاوی، که پیشتر مدافع ارزش و اهمیت برجام بود، در هفته جاری در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی اظهاراتی تند علیه این توافق بر زبان آورده و گفته که «اگر برجام محقق می‌شد، ایران صاحب بمب می‌شد. برای همین هم هر توافق یا هر چیز دیگری که شبیه آن توافق باشد، نباید مجاز شمرده شود».

اظهارات کوچاوی در کنار این واقعیت که ارتش اسرائیل یک بودجه یک تریلیون و ۲۲۳ میلیارد دلاری جدای از درخواست ۹۱۷ میلیارد و ۷۶۴ میلیون دلاری پیشین برای تامین بودجه برنامه‌های نظامی عملیاتی علیه ایران درخواست کرده، موضع‌گیری اسرائیل را در مقابل برجام آشکار و علنی می‌کند.

اما آیا اسرائیل درباره تصمیم حمله نظامی به جمهوری اسلامی ایران جدی است؟ یا این‌که می‌خواهد با این تهدیدها پرزیدنت بایدن را از پیشبرد استراتژی ترجیحی خود، یعنی ورود دوباره به برجام منصرف یا حداقل روند احیای برجام را کند کند، تا در ادامه، مذاکره برای توافقی طولانی‌تر در دستور کار قرار گیرد که در آن نگرانی‌های اسرائیل نیز در نظر گرفته شده است؟ گزارش‌ها حکایت از این می‌کنند که نتانیاهو واقعا خواهان جنگ و درگیری با بایدن نیست- که سابقه چند دهه دوستی و آشنایی با هم دارند- و تنها می‌خواهد سیاست‌های ایالات متحده و اسرائیل را هماهنگ کند.

اگر واقعا این موضوع واقعیت داشته باشد، پس در آن صورت، لفاظی‌ها و تهدیدهای نتانیاهو برای چیست؟ بخشی از محاسبات نتانیاهو مطمئناً سیاسی هستند. اسرائیلی‌ها اواخر ماه مارس مجدداً پای صندوق‌های رای خواهند رفت و نتانیاهو برای ماندن در قدرت در حال جنگ در چندین جبهه است. مهم‌ترین تهدیدهایی که علیه او و دولتش وجود دارد، در حال حاضر ادامه بحران شیوع کرونا و تبعات اقتصادی آن به خصوص در زمینه گردشگری است.

نتانیاهو که در زمینه تسریع برنامه واکسیناسیون اسرائیل امتیازات بالایی به دست آورده، به دلیل تعطیلی‌ها و قرنطینه طولانی‌مدت اجباری با انتقادات و اعتراضات پرشماری نیز مواجه بوده- که محبوبیت او را مختل کرد‌اند. او همچنین در هفته‌های آتی در دادگاه نیز حضور یافته و به اتهامات مربوط به فساد مالی، نقض اعتماد و کلاهبرداری پاسخ خواهد داد. بنابراین، منحرف کردن توجهات افکار عمومی از این موضوعات و جلب توجه‌شان به جمهوری اسلامی ایران و امنیت (که مهم‌ترین ویژگی نتانیاهو در میان مردم اسرائیل شمرده می‌شود) می‌تواند یک سیاست تبلیغاتی و انتخاباتی هوشمندانه باشد.

نتانیاهو همچنین روی مخالفت جدی متحدان جدید عرب او در حاشیه خلیج فارس- عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین- با برنامه‌های آمریکا در جهت شروع مجدد مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران حساب می‌کند. از این روست که می‌بینیم کارشناسان اتاق‌های فکر اسرائیل و امارات متحده عربی علیه بازگشت آمریکا به توافق هسته‌ای صحبت می‌کنند و مقامات سعودی و اماراتی هم برای انتقال پیام مدام در حال سفر به واشنگتن هستند.

با این حال نتانیاهو باید مراقب این موضوع باشد که درگیری با رئیس جمهور آمریکا، آن‌هم در حالی که هنوز از مراسم تحلیف او مدت زیادی نگذشته و او هنوز محبوب است، خطرناک است. در حقیقت جو بایدن که چندین دهه طرفدار اسرائیل بوده، شباهتی با باراک اوباما ندارد. بایدن ۸ سال از نزدیک درگیری نتانیاهو و اوباما را دیده و دلش گرم است که حتی درگیری نتانیاهو با اوباما هم که به هر حال هدف آسان‌تری بود، منجر حمایت دموکرات‌ها از اوباما شد و حالا که همان دموکرات‌ها در حال حاضر اکثریت را در هر دو مجلس کنگره در اختیار دارند، بایدن پشت‌گرمی بیشتری از این نظر احساس می ‌کند.

احتمالا نتانیاهو فکر می‌کند که سیاست داخلی و خارجی چالش‌برانگیز بایدن مانع از درگیری ایالات متحده آمریکا با اسرائیل خواهد شد و این می‌تواند برگ برنده اسرائیل در مواجهه با آمریکا باشد. اما حتی در این شرایط نیز (که اختلاف اندک شمار دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان و به عبارتی اکثریت ناچیز و شکننده دموکرات‌ها در سنا و کنگره آن‌ها را در موقعیتی شکننده قرار داده) بایدن و گروه امنیت ملی‌اش از پیوستن دوباره به برجام حمایت کرده‌اند.

حالا وقتی تهدید ژنرال کوچاوی را هم که گفته اسرائیل در صورت احیای برجام دست به اقدام نظامی خواهد زد، به این شرایط اضافه کنیم، مواضع اسرائیل جدی‌تر جلوه خواهد کرد. با این حال این مسئله هنوز بی‌پاسخ مانده که آیا تهدیدهای اسرائیلی‌ها اعتبار دارد یا نه؟ یعنی این که آیا اسرائیل می‌تواند بدون “چراغ سبز” واشنگتن دست به اقدام یکجانبه علیه جمهوری اسلامی ایران بزند یا نه؟

اسرائیل از دارایی‌ها و قدرت نظامی قابل توجهی برخوردار است و در این مدت هم فعالیت مستمری علیه جمهوری اسلامی ایران و اهداف و زیرساخت‌های هسته‌ای این کشور داشته. حالا اگر اسرائیل بتواند فضای هوایی عربستان سعودی و امارات متحده عربی را نیز در اختیار بگیرد، شاید موانعی که سابق بر این باعث احتیاط این کشور می‌شدند، کاهش یافته و دو کشور را در آستانه یک درگیری بزرگ قرار دهد.

درگیری نظامی بی‌تردید جمهوری اسلامی ایران را از برنامه پیش‌بینی شده عقب می‌اندازد؛ اما قطعا نمی‌تواند مانع از تجدید قوای این کشور شود. همچنین درگیری با جمهوری اسلامی ایران، اسرائیل را در آستانه یک جنگ جدی با حزب‌الله قرار می‌دهد.

در حقیقت هزینه آغاز درگیری مستقیم با جمهوری اسلامی ایران، برای اسرائیل بسیار بالا و بازدارنده است. جمهوری اسلامی ایران قطعا در صورتی که مورد حمله قرار گیرد، به شیوه خود و در زمان مقتضی پاسخ این اقدام را خواهد داد- که می‌تواند اهداف اسرائیل و آمریکا را در سراسر جهان در معرض خطر قرار دهد. هم‌زمان، حزب‌الله نیز ممکن است با پرتاب هزاران موشک از لبنان به اسرائیل در کنار ایران قرار گیرد؛ و از سوی دیگر نیز حماس- که می‌تواند با پرتاب هزاران موشک از غزه به اسرائیل این کشور را با خطرات زیادی مواجه کند. این یعنی که حتی اگر در آغاز کار اسرائیل به طور یکجانبه و به تنهایی اقدام کند، مارپیچ واکنش‌ها به ناچار ایالات متحده را نیز درگیر خواهد کردو به این دلیل اسرائیل هرگز بدون چراغ سبز آمریکا دست به چنین اقدامی نمی‌زند. به‌خصوص در شرایط حال حاضر- که در آمریکا مردم خسته از جنگ خواهان نبردی دیگر نیستند و بنابراین حامیان اسرائیل در واشینگتن هر قدر هم قدرتمند باشند، این توان را ندارند که این کشور را در کنار خود به جنگ با جمهوری اسلامی بکشانند و هزینه‌های یک جنگ جدید را به آمریکا تحمیل کنند.

در آن سخنرانی که پیش‌تر به آن اشاره کردیم، کوچاوی به تأکید گفت که شرایط سال ۲۰۲۱ با شرایط سال ۲۰۱۵ متفاوت است. این یعنی که نگرانی‌های اسرائیل در مورد جمهوری اسلامی و توانایی‌های ایران امروز بیشتر و بارزتر است. در چنین شرایطی معلوم نیست که کارزار نتانیاهو و کوچاوی مبنی بر تهدید کردن جمهوری اسلامی و البته تهدید کردن ایالات متحده برای نپیوستن به برجام تا چه حد از سوی تشکیلات نظامی و دفاعی اسرائیل پشتیبانی خواهد شد.

پیش از توافق برجام، نتانیاهو- که در دنیای سیاست شخصیتی خطرپذیر تلقی می‌شود- سه بار تصمیم به حمله علیه ایران گرفت، اما در هیچ کدام از سه مورد نتوانست حمایت مردم و احزاب اسرائیل یا دولت واشنگتن را به دست آورد. اما در حال حاضر مشخص نیست آیا نهادهای نظامی و دفاعی اسرائیل همان دیدگاه‌های محتاطانه آن سال‌ها را داشته باشند!

در شرایطی که بسیاری افزایش لفاظی‌ها و تهدیدها و شعارهای اسرائیلی‌ها را ابزاری برای اعمال فشار بر دولت بایدن می‌دانند،اما نه واشنگتن و نه تهران نمی‌توانند مطمئن باشند که تهدیدهای اسرائیل قرار نیست به عمل منجر شود. اسرائیل هم اگر به دنبال مقابله با بایدن نیست، بهتر است به جای تهدید و اظهارات شدیداللحن به دیپلماسی آرام اما قدیمی و موثر خود بازگردد.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.