زمان انتشار : ۲۰ آبان ,۱۳۹۵ | ساعت : 11:31 | کد خبر : 2969 |
,

پیروزی ترامپ و دلایل ناکامی پیش بینی ها/ تحلیلی از دکتر عقیل دغاقله

شفقنا نظرسنجی- عقیل دغاقله پژوهشگر علوم اجتماعی در دانشگاه نیوجرسی آمریکا و معاون سابق پژوهشی ایسپا ضمن تحلیل دلایل ناکامی پیش بینی ها از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در یادداشتی اختصاصی برای شفقنا آورده است: با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا٬ صنعت نظرسنجی با یک چالش جدی روبرو شده است. اگر چه در سطح ملی نطرسنجی ها بین ۰.۸ تا ۲.۲ خطا داشتند (که از نظر آماری قابل قبول است) اما ناکامی آنها در عدم پیش بینی پیروز انتخابات آمریکا قابل چشم پوشی نیست. دلیل اصلی این ناکامی اما کجاست؟

دلیل واقعی این ناکامی به رابطه قدرت٬ جنبش های اجتماعی و انتخابات بر می گردد.

ترامپ کاندیدای ریاست جمهوری یا رهبر یک جنبش اجتماعی؟

نکته اولی که بسیاری از نظرسنجی ها ندیدند این بود که ترامپ بیش از یک نامزد ریاست جمهوری است. آنچه که حامیان ترامپ را از حامیان کلینتون متمایز می ساخت این بود که پشت ترامپ یک جنبش اجتماعی نهفته بود. جنبش اجتماعی ای که طبقه کارگر سفید پوست را با هم متحد می ساخت. طبقه ای که خشم و نارضایتی از وضع موجود آنها را به هم متصل می کرد؛ خشم از نادیده گرفته شدن در واشنگتن٬ خشم از وضعیت اقتصادی نامناسب٬ خشم از تنزل وضعیت اقتصادی٬ خشم از تغییر ترکیب نژادی آمریکا در دهه های اخیر و به حاشیه رفتن آمریکای نوستالژیکی که در ذهن داشتند. این خشم باعث شد تا بسیاری از آمریکایی ها را گردهم آورد تا یک جنبش اجتماعی را برای پیروزی دونالد ترامپ شکل دهد.

با این حال این خشم در رسانه های قدرتمند آمریکا و دو حزب جمهوری خواه و دموکرات نه تنها به رسمیت شناخته نشد بلکه به دیده تحقیر نیز تفسیر شد. حامیان ترامپ مشتی آدم بیسواد٬ نژادپرست و ضد زن معرفی شدند. در عوض صحبت کردن از دردی که این مردم را به هم وصل می ساخت٬ به بهانه شخصیت ترامپ آنها مورد هجمه قرار گرفتند، مردمی که به دلیل تحقیر به حمایت از ترامپ برخاسته بودند٬ این بار به بهانه ترامپ تحقیر مضاعف را تجربه کردند.

بازنمایی منفی رسانه ها از حامیان ترامپ٬ فارغ از صحت و سقم آن دو نتیجه داشت: اول آنکه جنبش اجتماعی حامی ترامپ را مستحکم تر ساخت. آنها با قدرت و انرژی بیشتری در انتخابات حاضر شدند تا خود را ثابت کنند. این موضوع از دید بسیاری از موسسات نظرسنجی مغفول ماند و آنها با الگوها و مدل های کلاسیک خود نتوانستند قدرت مازاد جنبش های اجتماعی در نتایج انتخابات را اندازه گیری کنند. همچنانکه نتوانستند عملکرد ناکافی کلینتون به دلیل فقدان چنین جنبش اجتماعی ای را اندازه گیری کنند.

تحقیر و شکل گیری رای پنهان

وجه دوم قضیه این بود که تحقیر مستمر ترامپ و حامیان او باعث شکل گیری «رای پنهان» شد. درصدی از حامیان ترامپ به دلیل این بازنمایی خود را پنهان کردند. در مشاهدات روزمره خودم با افرادی مواجه شدم که از نوع صحبت کردن شان تقریبا مطمئن بودم که ترامپ رای آنهاست٬ با این وجود خود را حامی کلینتون معرفی می کردند یا می گفتند هر دو به درد نمی خورند. این رای پنهان اما در روز انتخابات خود را نشان داد و این شگفتی را آفرید. همین موضوع بود که باعث شد موسسات نظرسنجی از ماشین سخنگو استفاده کنند و دقت بیشتری در برآورد نتایج انتخابات داشته باشند. سنجش امکان شکل گیری این رای پنهان و تحلیل آن کار ساده ای نیست، با این وجود و با لحاظ آن٬ همین داده های نظرسنجی به راحتی می توانستند پیروزی ترامپ را پیش بینی کنند.

این نتیجه دو دستاورد مهم برای صنعت نظرسنجی دارد: جنبش های اجتماعی در تحلیل نظرسنجی باید جدی تر گرفته شوند. حزب یا گروهی که پشت آن یک جنبش اجتماعی است٬ احتمال دارد با قدرت و زور بیشتری در انتخابات مشارکت کند و این می تواند نتایج را گونه دیگری رقم بزند. همانگونه که حامیان ترامپ به نسبت حامیان کلینتون بسیار پرشورتر و مشتاق تر بودند. نکته مهم دیگر این است که٬ در شرایطی که رسانه ها٬ دولت و قدرت حاکمه حامی یک گزینه باشند و یک سوی قضیه را منفی نمایش دهند٬ احتمال شکل گیری رای پنهان وجود دارد. توجه داشته باشید که ما داریم از پدیده رای پنهان در آمریکا سخن می گوییم. می توان تصور کرد که در کشورهایی که آزادی کمتری دارند وضع چگونه است. در نظرگرفتن این رای پنهان در تحلیل نظرسنجی ها تعیین کننده است. با این احتساب داده های نظرسنجی به شکل واضحی خبر از پیروزی ترامپ می دادند اما کسی نبود که آنها را ببیند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.